فرار مغز ها چیست؟
فرار مغزها از ایران به کوچ متخصصین و نخبگان علمی از ایران گفته میشود که یکی از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی این کشور به شمار می رود. بنابر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانی هایی که در این سال کوچ کردهاند در گروه مهاجران نخبه دستهبندی میشوند. این افراد غالباً دارای جایگاه هایی در المپیادهای علمی بوده یا جزء نفرات برتر کنکور یا دانشگاهها میباشند.[۱]
با وجود اینکه تلاش شده است از این روند کم شود،[۲] ولی درصد قابل ملاحظه ای از دانشآموختگان علمی همچنان میل دارند به کشورهای ترفیع یافته مهاجرت کنند. صندوق جهانی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام نموده است ایران از لحاظ مهاجرت نخبگان، در بین ۹۱ کشور در حال وسعت یا وسعت نیافته دنیا، جایگاه اول را داراست.[۳][۴][۵][۶] و تعدادی مسئولان حتی وجود فرار مغزها از ایران را انجام نشدنی میدانند.[۵][۷]
صندوق جهانی پول، بیکاری، سطح پائین درآمد محققان و نخبگان، نارساییهای مالی و اداری، کمبود امکانات تخصصی-علمی و بیثباتی سیاسی و اجتماعی را از جمله علت های کوچ ایرانیان بیان کردهاست.[۸]
ایران در عرصه فرار مغزها با خروج سالیانه میان ۱۵۰ هزار تا ۱۸۰ هزار متخصص درس خوانده، پیشتاز دنیا است و رتبه اول را در سطح بین المللی دارد.
چند نمونه از علت های مهم دانشجویان جذب شده به دیگر کشور ها:
دیدن باطن مشکلات
به علت پی بردن نخبگان به ریشه مشکل ها و عرضه راه حل متناسب با مشکل
بیتوجهی به ماهیت علم
بهصورتی که آن مقدار که در رسانهها به طور مثال از خوانندگان، هنرپیشهها و ورزشکاران تکریم میکنند، به چهرههای ماندگار علمی، استادان برجسته و مبتکران و مخترعان و… احترام نمی گذارند.
عوامل اقتصادی
مسلّما یکی از عوامل مهمی که بیشترز فرزانگان را جذب کشورهای دیگر میکند، عوامل اقتصادی و فقر است. زمانیکه که اندازه حقوق یک متخصص در خارج، دهها برابر حقوق همان فرد در ایران است، مسلماً برخی از متخصصان به فکر کوچ به آن کشور خواهند بود.
انحصارات دولتی
یکی دیگر از عوامل کوچ نخبگان انحصارات دولتی است. بهصورتی که در سالهای پیش از انقلاب، از جهتی دولت به علت کوچک سازی، از جذب نخبگان سر باز زدهاست و از جهتی دیگر روند واگذاری تلاش های کشور به قسمت خصوصی به کندی پیش رفتهاست.
اندازه امید به آینده
هرچه امید به آینده، بیشتر باشد، مقدار هجرت کمتر میشود. ا
بیتوجهی به پژوهش
یکی دیگر از این عوامل است. یکی از عواملی که دانشجوی های زیادی را به کشور آمریکا میکشاند، عامل امکانات تحصیلی ـ تحقیقی و اعطای کمکهای تحصیلی و رفاهی است.
عدم شایسته سالاری
واگذاری خیلی از شغل ها به افراد بدون صلاحیت یا کم صلاحیت، واگذاری شغل ها بر پایه ارتباط، عدم تطابق شغل با تخصص در رشته افراد، بوروکراسی (کاغذ بازی) دولتی و انحصاری شدن شغل ها، از دیگر عواملی هستند که به مهاجرت نخبگان از کشور، کمک نموده اند.
مقصد مهاجرت های تحصیلی کدام کشورها هستند؟
38 درصد شرکت کنندگان امریکای شمالی را جزء سه مقصد واجد برتری های خود قرار داده اند. 36 درصد نیز به این ترتیب اروپای غربی، 15% استرالیا، 9 درصد اروپای شرقی و 2 درصد شرق آسیا را انتخاب نموده اند. نتیجه حاصله از تحلیل سه علت اول دانشجویان به جهت انتخاب کشور مقصد از این قرار بود که 26 درصد در تجسس دانشگاه های باکیفیتتر، 22 درصد امیدوار به سطح بالاتری از رفاه و تأمین اجتماعی، 17 درصد خواستار زندگی در کشوری توسعه یافته تر، 15 درصد در پی مهلت های شغلی، 11 درصد به سودای پیشرفت اقتصادی و 9 دصد چشم دوخته به آزادی های مدنی و سیاسی، زیستن در کشوری دیگر را انتخاب می کنند.
مهاجران تحصیلی چه اندازه از شرایط مهاجرت مطلع هستند؟
55درصد تا حدودی اطلاع وآگاهی کلی دارند و 13 درصد به صورت میانگین درموردا ین موارد اصلا آطلاعی ندارند. 3 درصد نیز شناخت از این مسائل را واجد اهمیت ندانستند؛ به تعبیری عمده دانشجویان بدون آگاهی دقیق از شرایط مقصد کشور را ترک می نمایند. تسلط به زبان بیشترین موردی است که دانشجویان در خصوص کشور هدق لحاظ نموده اند، 96 درصد به زبان کشور مقصد تسلط نسبی یا کامل دارند. در این بین 25 درصد از سیاستهای کشور مقصد در مقابل مهاجران هیچ شناختی ندارند؛ 20 درصد شرکت کنندگان در برابر شرایط اخذ ویزا و اقامت، 19 درصد در مقابل رفتار مردم کشور مقصد با مهاجران، 15 درصد دربموردشرایط شغلی و 10 درصد درمورد شرایط تحصیل بنا به اظهار خود هیچ آگاهی ندارند. 36 درصد مشارکت کنندگان از شرایط تحصل آتی خود، 21 درصد از هزینههای زندگی، 18 درصد از شرایط شغلی آتی و 16 درصد از سیاستهای کشور مقصد در مقابل مهاجران کاملا مطلع هستند. 41 درصد افراد کاملا بر تنهایی خود و مسائل در ارتباطی در کشور مقصد آگاهند، 44 درصد شناخت نسبی دارند و به جهت 7 درصد از کسانی که کشور همزبان خود را ترک میکنند تنهایی و مسائل ارتباطی بیاهمیت است.